دلتنگی | |||
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(ع)
امشب ، امشب چقدر دلم گرفته است بدجوری هم گرفته چقدر دلم می خواست امشب که شب شهادت امام رضاست اونجا باشم تا این غمی که رو دلم سنگینی می کنه رو کنار ضریح امام رضا(ع)، یا اینکه کنار پنجره فولادی که هزاران هزار نیازمند به اون دخیل بستن خالی کنم .
چه صفایی داره وقتی بنشینی تو صحن و به پنجره فولاد چشم بدوزی و با آقا و خدای خودت راز و نیازی
چه صفایی داره وقتی شاهد شفای طفلی توسط آقا هستی
چه صفایی داره وقتی از آب سقا خانه خودت رو سیراب می کنی چه طعم گوارایی دارد این آب
چه صفایی داره وقتی تا صبح پلک رو هم نزاری فقط ، فقط تو صحن بنشینی به عبادت بگذرانی
چه صفایی داره هنگامی آقا برای ناهار دعوتت می کنه
چه صفایی داره گوش کردن به صدای بال بال زدن کبوترها
چه صفایی داره وقتی دلت میشکنه و به گنبد طلایی نگاه می کنی
و از پس پرده اشک خواسته ات رو به آقا می گی و چه سخت که باید از این مکان ملکوتی دل بکنی چطور میشه به این راحتی از حرم آقا رفت ، و نگاه ها به طرف گنبد طلایی، دست بر سینه و سر فرو آوردن به نشانه احترام به آقا و دلی که جا می ماند کنج حرم و چشمانی که درخواست کننده بازگشتی است که دوباره به حرم آقا بیاید .
زیارت قبول
التماس دعا